رحیم نیکبخت
نوروز سال 1387 علاوه بر بهار طبیعت یمن و شادباد دیگری داشت و آن میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت ختمی مرتبت (ص) به مناسبتی دیوان مرحوم سلیمان امینی ورق میخورد شعری زیبا از این شاعر فقید با عنوان «جشن نوروز و میلاد مسعود پیغمبر اکرم (ص)» خود را به میان آورد فرصتی مغتنم بود ضمن مروری کوتاه بر حیات این شاعر بلندمرتبه شعر نغز او به فرهیختگان و فرزانگان ودلدادگان عشق پیامبر (ص) و اهلبیتش (ع) تحفه شادباش و عیدیانه تقدیم گردد.
مرحوم سلیمان امینی سرابی از جمله شعرای مرثیهسرای ایران عزیز است که قدر و منزلت وی مکتوم مانده وی فرزند ملا جواد امینالعلمای سرابی به سال 1300 شمسی در روستای «خاکی» از توابع سراب به دنیا آمد. حیات او با سختیهای فراوان توأم بود. در عنفوان جوانی پدر از دست داد. برای امرار معاش راهی تبریز شد و طی سختی های فراوان سرانجام در دانشگاه تبریز استخدام گردید و آنگونه که از اشعارش پیداست در دانشگاه هم وضع مناسبی نداشته از مشقات کار به تنگ آمده بود. سرانجام در پنجم اسفند سال 1354 در تبریز در جمع دوستان شاعر و ادیب خود دار فانی را وداع گفت. (استاد یحیی شیدا، مهد آزادی، 29 مهر ماه 1380، شماره 2506 و 11 آذر ماه 1383، شماره 4138) دوست وی استاد علی نظمی نوشته است:
«یکی از قدیمیترین اعضای انجمن ادبی شهریار، شادروان سلیمان امینی بود که به حق شاعری چیرهزبان، خوشنویسی توانا، دوستی مهربان و مردی وارسته بود و عشق و علاقه فوقالعادهای به فرهنگ ملی داشت. فداکاری در انجام وظیفه و تواضع و فروتنی از سجایای اخلاقی آن شادروان به شمار میرفت، به زبان دیگر: انسانی کامل و هنرمندی باارزش و شایسته احترام و تکریم بود» (مقدمه دیوان امینی تبریزی، ص د.)
در تذکرهای در مورد وی قید شده است: امینی مرد نیکنفس و متدین و خیرخواه و شاعری مذهبی و طبع موزون داشت و اغلب اشعارش نوحه میباشد. او خط خوبی هم داشت از آثارش گلهای خودرو و با مقدمه استاد شهریار و نوای نینوا که به ترکی آذربایجانی سروده است چاپ شده است (دیهیم تذکره شعرای آذربایجان، ج 4، ص 165)
مرحوم سلیمان امینی در ترکی و فارسی طبع موزون داشت. به ویژه در مرثیهسرایی اشعار زیبایی سروده است. امتیاز دیگر وی آن بود که با خط زیبای خود به نگارش دواوین مرثیه آذری میپرداخت و تعداد قابل توجهی از دیوانهای مرثیه آذری چاپ شده در تبریز به خط وی میباشد، ضمن آنکه با سابقه دوستی و الفتی که با مرثیهسرایان نامی آذربایجان داشت به یادگار اشعاری هم در دیوانهای ایشان میسرود و می نگاشت از آن جمله قصیدهای با عنوان «رهروان حقیقت» در صفحهی کتاب «رهروان حقیقت» مجموعه مراثی آذری شاعر فقید و بلندپایه صحاف تبریزی نگاشته است. وی از ارادتمندان سالار شهیدان حضرت ابا عبدالحسین (ع) بود و همواره آرزوی ثبات در عشق مولایش را داشت خود سروده است:
یارب به لب تشنه شاه شهدا
یارب به دل خسته آن میر هدا
توفیق بخشای تا آخر عُمر
باشد دل ما منور از نور ولا
از مرحوم سلیمان امینی در ایام حیاتش سه جلد کتاب منتشر گردیده است که عبارتند از: «اشک خون»؛ «گلهای خودرو»؛ «نوای نینوا» و پس از درگذشت وی مجموعه اشعار فارسی وی به همت دوستش علی نظمی شامل غزلیات، تصنیفات، متفرقات و مراثی دیگر شاعران در سوگ امینی تحت عنوان «دیوان امینی تبریزی» در سال 1356 انتشار یافته است. باید افزود وی دارای دیوانی خطی مفصل و زیبایی شامل اشعار فارسی و آذری بود که پس از درگذشت وی به سرقت رفت و تاکنون خبری از آن به دست نیامده است. امید است از گزند روزگار مصون بماند و روزی روشنیبخش دیدگان ادب دوستان پارسی و آذری ایران عزیز گردد.
عشق و ارادت به اهل بیت از ویژگیهای بارز و برجسته این شاعر دلسوخته بود. در قسمت متفرقات دیوان اشعار وی این عشق و ارادت را میتوان در قصایدی چون مقام محمّد (ص)؛ کیست سلطان جُز علی؛ ولایت علی (ع)؛ شوکت و جلال محمّد (ص)؛ ترجمه کلمات قصار مولی علی علیهالسلام به شعر میتوان دید.
محض تیمن و تبرک دو قصیده زیبا از دیوان مرحوم سلیمان امینی تقدیم به ادبدوستان و ارادتپیشگان اهل بیت (ع) و خاندان حضرت ختمی مرتبت میگردد. لازم به ذکر است در ایام حیات شاعر میلاد مسعود پیامبر اکرم (ص) در ایام نوروز واقع گردیده بود و وی به مناسبت این تقارن فرخنده قصیده «جشن نوروز و میلاد مسعود پیغمبر اکرم (ص)» را سروده است:
شکرلله باز میبینم ز فر فروردین
صحن باغ و بوستان را رشک فردوس برین
چون دم عیسی، نسیم نو بهاری میدهد
پیکر افسردگان باغ را جان نوین
عنبر افشان خیزد از هر گوشهای باد سحر
گشته گلشن از نسیم صبحگاهی عنبرین
قمری از شاخ صنوبر بانگ بردارد که هان
هذه جنات عدن فادخلوها خالدین
جان و دل را میکند سرشار از شور و شعف
عندلیب از نغمههای دلنواز و دلنشین
لاله را پر ژاله گر بینی به طرف بوستان
هست گویی در کف رندان پر از می ساتکین
خندهی کبک دری در کوهسار افکنده است
چون شکرخند نکو رویان تاتاری طنین
جشن نوروزی بود امسال بس فرخندهتر
زانکه با میلاد مسعود پیمبر شد قرین
جشن میلاد همایون رسول اکرم است
آنکه مولودی نزاده مادر دهر اینچنین
آنکه مخلوقات عالم هرچه بود و هرچه هست
آفرید از یمن ذات پاک او جانآفرین
آنکه اسم پاک او در آسمانها احمد است
آنکه نام نامیش باشد محمّد در زمین
ای به قربان تو جان عالم و آدم که هست
منتت را جان هرچه عالم و آدم رهین
منکر شأن تو گو هرگز نباشد معترف
تو پیمبر بودی و آدم میان ماء و طین
گر ببوسند آستانت را شهان، نبود عجب
کمترین خادم به درگاهت بود روحالامین
این تویی کز جانب جانآفرین، بر عالمی
پیشوا و هادی و منهاج حق گشتی گزین
تا جهان شد غرقه در دریای بیداد و ستم
از عرب بالا زدی بر رفع بیداد آستین
پرچم توحید را بر آسمان افراشتی
خرد کردی لات و عزا را به عزم آهنین
بهر دنیایی سراپا نکبت و فسق و فساد
نعمت امن و امان آوردی از دین مبین
تا منور گشت دلها از فروغ عارضت
رفت انکار از میان، بگرفت جایش را یقین
در جهان گر حق بگیرد جای باطل، بیگمان
از تو باشد ای به بزم قرب حق، بالانشین
رشته اسلام را هرگز نبرد تیغ کفر
از تولای تو ما را هست تا حبلالمتین
هست پایانداز تو هفت آسمان، نبود عجب
سروران سایند اگر بر خاک درگاهت جبین
اول خلقت تویی و آخر پیغمبران
در تو جمع آمد شکوه اولین و آخرین
کی ز دامانت «امینی» دست بردارد؟ که هست
مهرت ای ختم رسل، با جسم و جان او عجین
* * *
تجدید سال
خوشا نوروز، روز روحپرور
خوشا تجدید سال بهجتآور
خوشا عیدی کز آن جانها مصفاست
خوشا جشنی کز آن دلها منور
* * *
نور خدا (در مدح ولیعصر عج)
خوش آن روزی که دلها را کند نور خدا روشن
شود از پرتو مهر و محبت دیدهها روشن
فروغ دانش و بینش جهان یکسر فراگیرد
طریق زندگی گردد ز انوار هدا روشن
چو سینا سینهی مردم ز هر قوم و ز هر ملت
شود ناگاه از نور جمال کبریا روشن
براندازد نقاب از روی زیبا شاهد غیبی
شود از فیض دیدار جمالش چشم ما روشن
نماند در همه عالم ز باطل هیچ آثاری
شود در دهر، مصباح حقیقت هر کجا روشن
رها گردد جهان از ظلمت ظلم ستمکاران
شود سرتاسر عالم از آن بدرالدجی روشن
شود مهر و محبت جاشین، کین و کدورت را
که در عالم شود مفهوم پیمان و وفا روشن
غبار کینه را بزدای از لوح دلت جانا
که تا بینی به مرآت درون وجه خدا روشن
بیا تا میتوانی دل به دست آور که میدارد
ترا جان و دل آن آئینهی ایزدنما روشن
http://www.historylib.com/Site/SViewDocument.aspx?DocID=935&RT=List
نوشته شده توسط : احمد رنجبری حیدرباغی - تاریخ : چهارشنبه 87/9/27 ساعت 3:43 ع
مطلب بعدی :
حاج علمدار ماهر شاعر برجسته آذربایجان درگذشت